السلام علیک یا امام جعفر صادق (ع)
فرارسیدن سالروز شهادت ششمین اختر تابناک ولایت و امامت بر تمامی مریدان آن حضرت تسلیت باد.
روابط عمومی موسسه اندیشه سبزان جوان
جشن پنج سالگی اندیشه سبزان جوان برگزار شد.
بعد از تلاش 20 روزه بعضی از اعضای موسسه ، جشن 5 سالگی اندیشه سبزان جوان در محل سالن فرهنگ ، فرهنگ سرای خاوران در روز چهارشنبه مورخ 10 آبان ماه 1385 از ساعت 18 الی 20 با برنامه هایی همچون تلاوت قرآن کریم ، پخش سرود ملی ، قرائت شعر ، سخنرانی دبیر کل محترم موسسه ( خیر مقدم گویی و توضیحاتی در خصوص چگونگی آغاز و تشکیل موسسه ، مسائل مربوط به تشکلها ، مسائلی در خصوص جوانان و.... ) و اجرای نقالی و داستان های تاریخی ، اجرای موسیقی زیبا و محلی از گروه هنری بوشهر و تقدیر از 5 سال زحمت ، فعالیت و تلاش دبیر کل موسسه توسط اعضا برگزار شد.
لازم به ذکر است ، با توجه به هماهنگی های صورت گرفته با فرهنگ سرای خاوران در خصوص اجرای جشن مذکور، متاسفانه مسئولین فرهنگ سرای مذکور با دخالت ها و سخت گیری های بی مورد باعث بی نظمی و اخلال در نظم برنامه و باعث به تاخیر برگزار شدن برنامه شده که موسسه اندیشه سبزان جوان این عمل نا شایسته را بدون جواب نخواهد گذاشت و شکایت خود را به مدیران عالی رتبه شهری اظهار خواهد نمود.
لازم به ذکر است مسئول فرهنگی مجموعه مذکور بعداز دریافت چک به مبلغ هشتصد هزار ریال در وجه فرهنگ سرای خاوران به عنوان اجاره بهای سالن اجازه برگزاری برنامه را بعد از نیم ساعت تاخیر صادر نمود و طی اجرای برنامه نیز مداخله نموده و باعث برگزاری سه عنوان از عناوین جشن شدند که ما خواستاریم تا ریاست محترم فرهنگ سرای خاوران جواب قانع کننده ایی به این موسسه اعلام نماید.
جشن پنج سالگی اندیشه سبزان جوان
همه جوانان دعوتند
زمان : چهارشنبه 10 آبان 1385 – از ساعت 17.30 الی 20
محل برگزاری : تهران ، خ خاوران ، فرهنگ سرای خاوران ، سالن فرهنگ
روابط عمومی موسسه اندیشه سبزان جوان
می خواستیم دوباره یاد آوری کنیم
دهم آبان ماه 1385
یعنی ده روز دیگر
اندیشه سبزان جوان شمع پنج سالگی خود را خاموش کرده و کیک تولد را بریده
و با برنامها و طرح های جامع تری وارد عرصه فرهنگی و اجتماعی می شود
از الان داریم همه جوانان را در شرکت در این برنامه دعوت می کنیم
منتظر پیام های بعدی باشید
الله اکبر ، الله اکبر ، لا اله الا الله و الله اکبر
ولله الحمد و الحمد الله علی ما هدینا و له الشکر علی ما اولینا
فرارسیدن عید سغید فطر ، و ماه مبارک شوال بر همه مسلمانان به خصوص روزه داران عزیز در رمضان مبارک باد
طاعات و عبادات همگی مورد قبول حق تعالی
شاد ، سر بلند و پیروزباشید
ما را هم دعا کنید
یا علی مدد
جشن تولد پنج سالگی اندیشه سبزان جوان
10 آبان 1385
منتظر اطلاعات دیگر هم باشید
راستی
همه جوانان تهرانی دعوتند ، چون این جشن تولد در تهران برگزار می شه
زمانی که به دهه آخر ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم و به یاد شب قدر می افتیم و آیات سوره قدر را مرور می کنیم، بار دیگر با پرسش هر ساله خداوند از انسان روبرو می شویم که: تو چه دانی که شب قدر چیست؟ شاید به جرئت بتوان گفت که این پرسش آسمانی ترین پرسشهای قرآن کریم باشد که تا ابد پاسخ می طلبد و انسان را به تفکر در باب غیب وامی دارد. و خداوند خود در ادامه آیه پاسخ آن را واضح ساخته است.
از دل این پرسش خداوند پرسشهای بسیار دیگری متولد شده اند که آنها نیز پاسخ می طلبند. معنای محصل قدر و تقدیر و شب قدر و فرود آمدن فرشتگان و روح در این شب چیست؟ از دیر زمان عالمان مسلمان در پی پاسخ به این پرسشها زحمات بسیاری متحمل شده اند. اما تا چه حد موفق شده اند که به پاسخی قانع کننده برسند جای تامل دارد. برای آشنایی بیشتر خوانندگان به برخی از این پرسش و پاسخها که ممکن است در این ایام برای هر کسی پیش آید می پردازیم:
1- شب قدر چیست؟
شب قدر بر طبق بیان قرآن کریم نامی است برای شبی که در آن قرآن کریم بر پیامبر عظیم الشان نازل شد و عالم معنای بی نهایت آنقدر فرود آمد تا توانست پا به عرصه عالم این جهانی با نهایت گذاشت و با آن پیوند خورد. خداوند در سوره قدر می فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ ، ما این قرآن را در شب قدر نازل کردیم.
2- چرا «قدر»؟
گفته شده است که شب قدر را از آن رو «قدر» نامیده اند که خداى تعالى در آن شب حوادث را تقدیر و اندازهگیرى می کند. به این معنا که زندگى ، مرگ ، رزق ، سعادت ، شقاوت و چیزهایى از این قبیل را از آن شب تا شب قدر سال آینده مشخص می سازد. شاهد بر این معنا را آیه سوره دخان دانسته اند که در وصف شب قدر می فرماید: انا انزلناه فی لیله المبارکه انا کنّا منذرین، فیها یفرق کل امر حکیم، امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمة من ربک،(44دخان، 2-4)«ما قرآن را در شبی مبارک نازل کردیم، به راستی که ما هشدار دهنده بودیم، در آن هر کاری استوار فیصله می یابد. کاری است از جانب ما، ما فرستنده بودیم.» مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه همین معنا را خواسته اند از تحلیل زبان آیه استخراج کنند و می نویسند چون فرق به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، این همان تقدیر و اندازهگیرى است.
در حدیثی معتبر امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: در این شب خیر و شر، طاعت و معصیت، مرگ و زندگی و روزی سال مسجل می شود. ولی در عین حال مشیت الهی نیز همچنان در کار است. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که اصولاً مقدر کردن امور سالانه به چه معناست؟ چرا سال به سال؟ مگر در علم ازلی خداوند مقدرات عالم نبوده است که احتیاج به انجام آن در شب های قدر است. آیا عملکرد انسان در این شبها نقش تعیین کننده دارد؟ در این صورت نقش اختیار انسان و عملکرد او در قبل و بعد از این شب، در زندگی او چگونه قابل توجیه است؟ آیا مقدرات الهی چنانچه قرآن کریم می فرماید از ابتدای خلقت بوده است:خلق کل شیء فقدره تقدیرا(25فرقان،2) وکان امر الله قدراً مقدورا(33احزاب،38) و کل شیء عنده بمقدار(13رعد،8) یا اینکه همانگونه که در حدیث شیخ صدوق در معانی الاخبار آمده است همه مقدرات تا روز قیامت در شب قدر انجام گرفته است. ان الله تعالی قدّر فیها ما هو کائن الی یوم القیامه یا به اخبار مربوط به شب قدر توجه کنیم که آن را هر ساله در شب قدر دانسته است. مگر اینکه گفته شود این سه مرتبه از تقدیر الهی است.
در هر صورت مرحوم علامه شعرانی در پاورقی تفسیر منهج الصادقین در ذیل آیه دوم سوره قدر می نویسد: «مقدرات مردم که علم خدا بدان تعلق گرفته است از ازل مبین بود، چون علم خدا ازلی است و آنچه خداوند به سبب دعا و اسباب دیگر محو و اثبات می کند در همه اوقات است و خداوند وعده اجابت را منحصر به شب قدر نساخته است. اینکه تقدیر مقدرات در شب قدر خواهد بود از مشکلاتی است که معنی آن بر ما معلوم نیست. مگر اینکه بگوییم دعا در این شب به اجابت نزدیک تر است.»
3- شب قدر در چه ماهی قرار دارد؟
شب قدر به اتفاق شیعه و سنی یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است. این ماه تنها ماه از ماههای سال است که قرآن کریم از آن نام برده است. خداوند در سوره قدر می فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ ، ما این قرآن را در شب قدر نازل کردیم و در جای دیگر می فرماید: شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن هدى للناس و بینات من الهدی و الفرقان(2بقره،185) ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن، برای هدایت بشر، نازل شد. این کتاب داری آیات راهگشاست و تفکیک کننده حق از باطل است.
4- اهمیت شب قدر به چیست؟
به احتمال قوی اهمیت این شب به اهمیت حوادثی است که در آن اتفاق افتاده است و به تبع آن در آن اتفاق می افتد. مهمترین اهمیت ماه رمضان در این است که قرآن کریم، و حتی، (بنابر برخی روایات) دیگر کتب آسمانی، در یکی از شبهای آن نازل شده است. برکت این حادثه چنان وسیع است که تمام حیات بشر را تحت تاثیر خود قرار داده و ظرفیت آن را داشته است که انسان را از تیرگی و ظلمات به روشنی و نور رهنمون سازد. شب قدر باعث گردید تا تاریخ به صورتی دیگر صیرورت یابد و مقدرات عالم به گونه ای متفاوت رقم بخورد.
هیچ نعمت بشر به لحاظ اهمیت به پای نعمت قرآن که کلام خدا و ظهور حق در عالم ماست نمی رسد. این نعمت سند سعادت و رستگاری آدمیان است. شاید به شکرانه برکت نزول این متن در در این ماه مبارک بوده است که به مسلمانان گفته شده است تمام این ماه را عید بگیرند و در آن روزه بدارند و با قرآن انس گیرند. باشد که به تقوایی نائل شوند که در پرتو پاکی ناشی از آن، تمام سال خود را بیمه کنند.
سفارش به قدر شناسی از این شب کانونی سال، در دستورات دینی نیز در همین راستا قابل توجیه است. که هزار ماه که یک عمر طولانی است و تقریباً برابر حکومت خاندان اموی(1096 ماه) بر اریکه قدرت است با ارزش این شب که همراه قرآن است برابری نمی کند، قرآن کریم ظرفیت عمل آن شب را معادل ظرفیت عمل هزار ماه(83 سال و اندی)دیگر، که در آن شب قدر نباشد، اعلام کرده است. عمل خیر در این شبها از عمل خیر هزار شب بدون قرآن، افزون است. درهای آسمان در این شب با فرود قرآن باز شد و در پرتو آن شیطان در آن شب به زنجیر شد و اعمال بندگان در آن قبول حق گشت.
5- چه چیز قرآن در شب قدر نازل شد؟
در قرآن کریم واژه «قرآن» هم به معنای تمام قرآن و هم به معنای جزء قرآن مورد استفاده قرار گرفته است. همین تنوع استعمال باعث گردیده است که مفسرین دیدگاههای متفاوتی در مورد آنچه در شب قدر نازل شد پیدا کنند. مهمترین این دیدگاهها عبارتند از:
الف) از نظر افرادی چون محمد بن اسحاق، شعبی، فخر رازی، زمخشری از اهل سنت و ابن شهر اشوب و شیخ مفید، سید مرتضی، و از معاصرین نعمت الله صالحی و محمد هادی معرفت از شیعه،: هر امر زمانی و تاریخی، شروع و آغازی دارد و شب قدر، شب آغاز نزول قران بوده است. دلیل این قول کلام خداوند است که مىفرماید : و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملة واحدة کذلک لنثبت به فؤادک و رتلناه ترتیلا . کفار گفتند: چرا قرآن به یکباره نازل نشد؟ بدین سان به یکباره فرود نیامده است تا دلت را بدان استوار کنیم و آن را کم کم و پیاپی بر خواندیم. و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مکث و نزلناه تنزیلا. قرآن را جدا جدا کردیم تا بر مردم با درنگ بخوانی، و آن را به تدریج نازل کردیم.
ب) احتمالی را فخر رازی و تعدادی از مفسرین دیگر مطرح کرده اند که بر طبق آن: هر سال در ماه رمضان آیات مورد نیاز سال بر پیامبر(ص) نازل شده است. دلیل آنان عام بودن واژه رمضان است که شامل هر ماه رمضان می شود.
ج: در بین مفسرین و اهل حدیث سنی و شیعه مثل طبری، فخر رازی، سیوطی، شیخ صدوق، فیض کاشانی، عیاشی و علامه طباطبایی نظر سومی وجود دارد که در بین عموم این نظر مشهورتر است. بر طبق این نظر قرآن کریم دو نزول داشته است. یک نزول دفعی و یک نزول تدریجی. آنچه در شب قدر نازل شد، نزول قرآن به طور کامل و دفعی بود. همین قرآن یکبار دیگر بطور تدریجی متناسب با شرایط مختلف اجتماعی نازل گردید. این دیدگاه بر طبق روایاتی تنظیم شده است که می گوید قرآن کریم شب قدر به یکباره به بیت العزة در آسمان اول یا بیت المعمور در آسمان چهارم نازل شد سپس بر رسول خدا به مناسبت های مختلف در طول 23 سال یا 20 سال نازل گردید.
محدثین و اخباریین نمی توانند این احادیث را نادیده گرفته و از آنها عبور کنند. اما آنچه فراروی ذهن نقاد وجود دارد سه پرسش است: میزان صحت سندی این روایات در چه حد است؟ دوم محتوای آن تا چه اندازه معقول است و نهایتاً فایده عملی نزول دفعی آنهم از جانب خداوند حکیم که کار بیهوده انجام نمی دهد چیست؟
مرحوم نعمت الله صالحی اسناد و محتوای این روایات را مفصل به نقد کشیده است و چون بحثی فنی است و ممکن است برای خوانندگان سودمند نباشد از آن می گذریم. خلاصه نقد آقای معرفت، از محتوای این احادیث را، به نقل از کتاب «التمهید» به صورت مختصر می آوریم. ایشان می نویسد:
1- شیخ مفید و سید مرتضی می گویند: اصولاً روایات در فهم قرآن دلیل تعبدی نیستند، چون تعبد در عمل است نه در عقیده و درک. از آنجا که روایات نزول یکباره، اخبار واحد و گاه متعارض هستند و نه موجب علم است نه مفید پذیرش تعبدی در عمل، به آن اخبار اعتنا نمی کنیم.2- فهم مردم زمان نزول قرآن از واژه قرآن، قرآن کامل نبوده است بنابراین وقتی قرآن می فرماید: شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن هدى للناس و بینات من الهدی و الفرقان(2بقره،185) منظور، مطابق فهم مخاطبین، تمام قرآن نیست. 3- این قرآن با الفاظ و عبارات و تفصیلات و خصوصیاتش عقلاً نمی تواند یکجا و در یک شب نازل شده باشد.
4- در بسیاری از آیات قرآن اشاره به حوادث گذشته زندگی مسلمانان مثل مهاجرت، مهاجر و انصار، جنگ بدر و احد و تبوک، مسجد ضرار و ...دارد، اگر این آیات در شب قدر نازل شده بود، از نظر ادبی نباید با فعل گذشته به کار می رفت بلکه باید با فعل مستقبل (آینده دور) بیاید. اگر این آیات به چیزی که اتفاق نیفتاده است بگوید قبلاً اتفاق افتاده است، برای پیامبر سخنانی بی معنا و غیر واقعی و کذب نازل شده است. 5- در صورتی که قرآن در شب قدر نازل شده باشد، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید در آن معنا نداشت. 6- اینکه قرآن در شب قدر به از یک جایگاه بلند به جایگاه بلند دیگر مثل آسمان چهارم برسد چه اهمیتی دارد که خداوند در قرآن کریم این حادثه را از هزار ماه برتر بداند.
تمام این اشکالات بر نظریه سوم وارد است، مگر اینکه گفته شود: قرآن شب قدر، با قرآن فعلی تفاوت داشته است. بنابراین برای فرار از این انتقادات، برخی از علمای دین دست به تاویل روایات زده اند. شیخ صدوق در کتاب اعتقاداتش بدون هیچ دلیلی می گوید: همه قرآن در آن شب نازل نشد بلکه تنها علمی اجمالی از قرآن به پیامبر(ص) داده شد. فیض کاشانی نیز، بدون هیچ دلیل نقلی، ولی با یک تاویل ذوقی در تفسیر صافی می گوید: بیت المعمور همان قلب پیامبر بوده است و آسمان چهارم مرتبه چهارم عالم ماده است. او جماد، نبات و حیوان را سه آسمان و مرتبه انسانیت را به مرتبه آسمان چهارم تاویل کرده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان برای نزول دفعی و تدریجی دو استدلال ارائه کرده اند. یکی استدلال لغوی و دیگر استدلالی عقلی. در استدلال لغوی می گویند: فرق میان انزال و تنزیل این است که انزال به معناى نازل کردن دفعى و یک پارچه است ، و تنزیل به معناى نازل کردن تدریجى است. استدلال دوم اینکه: کلمه( قرآن ) اسم کتابى است که خداى تعالى آنرا بر پیامبر گرامیش محمد (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل کرده ، و به این جهت آن را قرآن نامیده که خواندنى شد. قرآن دارای مراتبی است: یک مرتبه وجود حقیقی و دیگر مرتبه وجود ظاهری، وجود ظاهری آن در قالب الفاظ است ولی وجود باطنی آن کل واحدی است که بر قلب پیامبر(ص) در شب قدر نازل شده است.
مهمترین پرسشی که از تاویل کنندگان اخبار نزول دفعی می پرسیم این است که: آیا خداوند وقتی می خواهد از ماه رمضان و شب قدر و مسئله نزول قرآن در آن شب سخن بگوید به همین قرآن در دست مردم اشاره می کند یا قرآن پنهان از چشم مردم و متفاوت که کسی به آن دسترسی ندارد؟ به چه دلیل شیخ صدوق «قرآن» را نه خود قرآن بلکه علم اجمالی به قرآن معنا می کند؟ چه دلیلی وجود دارد که بیت المعمور همان قلب پیامبر(ص) است؟ چرا مرحوم علامه منظور از قرآن را نه خود قرآن بلکه وجود باطنی دور از دسترس همگان تلقی کرده اند؟ حال آنکه خداوند حکیم به هنگام سخن گفتن با بندگان خود از آنچه قابل فهم مخاطبین است به عنوان قرآن نام می برد. از طرف دیگر در پاسخ به استدلال لغوی مرحوم علامه باید گفت: اکثریت قاطع آیاتی که با واژه انزال در قرآن به کار رفته است، ظهور در نزول تدریجی دارند نه آنگونه که ایشان خواسته اند از لغت استفاده کنند و بگویند انزال به معنای نزول دفعی است. مثلاً این آیه که مخاطب آن عموم مردم هستند، چگونه قابل حمل بر نزول دفعی است؟ لقد انزلنا الیکم آیات مبینات.(24نور، 34) ما برای شما آیاتی روشن نازل کردیم.
6- شروع قرآن در شب قدر(ماه رمضان) بوده است، یا هنگامه بعثت(ماه رجب)؟
متفقاً گفته شده است که اولین وحی بر پیامبر پنج ایه اول سوره علق بوده است. اگر این آیات بنابر گفته اهل سنت در شب قدر و در ماه مبارک رمضان نازل شده باشد مشکلی پیش نمی آید ولی اگر بنا بر قول مشهور نزد شیعه بعثت رسول الله را 27 رجب بدانیم، جمع بین بعثت در ماه رجب و نزول قرآن در ماه رمضان بسیار دشوار است. توجیه هایی می توان داشت: 1- بگوییم 27 رجب قرآن نازل نشد، بلکه فقط مژده نبوت به ایشان داده شد و در ماه مبارک رمضان اولین آیات بر پیامبر(ص) نازل گردید. 2- ایات سوره علق در ماه رجب بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد. اولین سوره کامل نیز سوره حمد یا فاتحه الکتاب(پیشگفتار کتاب) بوده است که ممکن است در همان اوایل بعثت برای نماز پیامبر فرود آمده باشد. پس از طی دوره فترت که گفته اند وحی بر پیامبر نازل نشد در شب قدر اولین آیات قرآن همچون سوره مدثر بر پیامبر اکرم(ص) نازل گشته باشد. 3- تغییراتی که هر دو سال یکبار توسط قریش تحت عنوان نسیء در ماههای حرام انجام می شد و قرآن کریم در اواخر عمر پیامبر آن را ممنوع فرمود باعث اختلال در ماهها گشته است. بر این اساس محتمل است که آن سال رجب در ماه رمضان بوده است.
7- شب قدر کدام شب از یک از شبهای ماه مبارک رمضان است؟
در کتب روایی شیعه و سنی احادیث بسیاری در مورد شب قدر وجود دارد. سیوطی در تفسیر خود، دّر المنثور، حدود 85 روایت در مورد شب قدر آورده است. در غالب این روایات آمده است که شب قدر در دهه آخر ماه مبارک رمضان و در یکی از شبهای فرد آن است که با روایات شیعی توافق دارد. این روایات شب 21، 23، 25، 27، 29 را شب قدر دانسته است. طبری در تفسیر خود نقل می کند که کل قرآن در شب 24 رمضان نازل شد. (ج1، ص80) سیوطی در در المنثور هم همین را گفته است. در تفسیر عیاشی نیز از شیعه این روایت از امام صادق نقل شده است که شب نزول قرآن شب 24 است. اما روایت شب 24 و 30 با فرد بودن شب قدر سازگار نیست. از بین شب های فرد، بیشترین روایات اهل سنت مربوط به شبهای 23 و 25 و 27 است. در روایات صحیح شیعه شبهای 21 و 23 بیشترین مویدات را دارد و شب 23 ماه رمضان از قوت بیشتری برخوردار است. اما در مورد شب 19 باید گفت کمترین تاییدی از نظر روایت ندارد. مرحوم کلینی در کافی سه روایت در مورد شب 19 نقل کرده است که دو روایت ضعیف و یک روایت صحیح است و در هر سه گفته شده است که شب 19 مقدمه شب قدر است. پس با یک روایت صحیح غیر صریح، نمی توان به شب قدر بودن شب 19 اعتقاد پیدا کرد. بعلاوه اینکه روایات زیادی از شیعه و سنی نقل شده است که شب قدر در دهه آخر ماه مبارت رمضان است که شامل شب 19 نمی شود. هیچ یک از روایات نقل شده در مورد 19 نیز صریحا نگفته است که شب 19، شب قدر است. بنابراین شب قدر که قرآن در آن نازل شده است نمی تواند، شب 19 ماه مبارک رمضان باشد.
به نظر می رسد علت اینکه مردم ایران بیشترین اهتمام را به شب نوزدهم و بیست و یکم دارند و کمتر از آن دو شب، به شب 23، که طبق روایات شیعه شب قدر بودن آن بیشتر محتمل است، توجه دارند ارتباط آن با ضربت خوردن مولای متقیان علی علیه السلام است. شب قدر شب مبارکی است و شب شهادت شب حزن و اندوه است.
8- چرا شب قدر مشخص نشده است؟
دسترسی به هر امر ارزشمند هزینه خود را دارد و هر چه چیزی ارزشمند تر باشد هزینه آن هم بیشتر است. چیزی که ارزش آن از هزار ماه بیشتر است نباید به راحتی در اختیار افراد قرار گیرد، چرا که باعث می شود تا ارزش آن کمتر شود. پس احتمالاً پنهان بودن این شب در شبهای ماه رمضان و عدم وضوح شب قدر برای گستردگی و افزایش عبادت بندگان و انس بیشتر آنان با خداوند بوده است.
در هر صورت معصومین شب قدر را مردد بین چند شب نقل کرده اند. و پیامبر اکرم(ص) همه دهه آخر ماه مبارک رمضان را بیدار بودند و رختخواب خود را جمع می فرمودند و خانواده خود را بیدار نگاه می داشتند و به عبادت می پرداختند به خوبی روشن نیست که عدم تشخص شب قدر فقط مربوط به غیر معصومین است یا برای معصومین نیز از امور غیبی محسوب می شده که برای آنان آشکار نبوده است واگر از پنهان بودن آن غرضی داشته اند این مقصد و فلسفه شامل حال معصومین نیز می شده است.
9- شب قدر به زمان نزول اختصاص دارد یا هر سال تکرار می شود؟
با وجودی که شب قدر اصالتاً همان سال اول نزول قرآن بوده است ولی قرآن کریم می فرماید: تنزل الملائکه و الروح، فعل مضارع تکرار و استمرار را می رساند یعنی شب قدر منحصر در آن شب نزول قرآن در همان سال نیست، بلکه با تکرر سنوات آن شب هم مکرر مىشود. روایات و عملکرد معصومین نیز بر این نکته تاکید دارند که هر سال در همان هنگام نزول قرآن، شب قدری تکرار می شود و فرشتگان و روح در آن نازل می شوند. به تعبیر امام صادق(ع)لیله القدر هی اول السنه و هی آخر السنه.
پس در هر سال قمرى، در ماه رمضان شب قدرى هست با این تفاوت که در آن شب دیگر قرآن نازل نمی شود بلکه تنها فرشته و روح فرود می آیند، و رحمت الهی را بر بشر فرود می آورند ولی چگونگی آن به درستی و روشنی معلوم نیست.
10- حوادث منقول در مورد شب قدر طبق چه افقی اتفاق می افتد؟
اختلاف افق در شهرها گاهی تا سه شب متفاوت است و در این حالت سه شب، شب 23 ماه مبارک رمضان است. حال پرسش این است که آیا هر سه شب شب قدر است و در هر سه شب قرآن نازل شده است و مقدرات در هر سه شب، بنابر افق آدمیان تعیین می شود و در هر سه شب عمل صالح ثواب عمل هزار ماه دارد یا آن که شب قدر مطابق با افقی است که قرآن در آن نازل شده است؟ باید اعتراف کرد که پاسخها به این پرسش قانع کننده نیست. پس آیا برای درک شب قدر راهی جز پاس داشتن همه این شبها وجود دارد؟
مفاهیم و دستورات وارد شده در شب های قدر، خصوصا شب بیست و یک ماه رمضان حکایت از پایه گذاری مفاهیمی بلند و عمیق برای انتقال و پی گیری آنها در تمامی قرون و زمانها دارد. از جمله عبارات وارده و تاکید شده در شب قدر تکرار صد مرتبه « اللهم العن قتله امیرالمومنین. خدایا قاتلان امیرالمومنین را لعنت کن » است که سفارشات بسیاری بر مداومت و گفتن آن در این شبها وارد شده است. این جمله که در نگاه اول ناشی از اظهار برائت شیعیان و موالی امیرالمونین نسبت به اعدا و بدخواهان امام اول شیعیان است، با نگاه دقیق و مو شکافانه تر موضوعی بسیار دقیق را در ذهن تداعی می کند. برای روشن تر شدن موضوع باید گفت که؛ در بیان حدود و ثغور بسیاری از عبادات و طاعات علاوه بر تاکیدات فراوان بر انجام آنها اموری نیز به عنوان خطوط قرمز و سوزاننده آثار آنها بیان شده است. مانند اینکه در روایات اسلامی وارد شده است که « رب تال القرآن و القرآن یلعنه» یعنی ، چه بسیار افرادی که قرآن را تلاوت می کنند اما قرآن وی را، علی رغم تلاوت خود، لعنت می کند. و این مضامین نه به خاطر زیر سوال بردن عبادات و اعمال سفارش شده، بلکه به دلیل حساسیت بیش از حد و تمییز سره از ناسره ایست که در انجام طاعات خالصانه و غیر خالصانه باید مد نظر باشد. یعنی چه بسا افرادی که در شبانه روز به طور مداوم مشغول قرائت قرآن هستند اما با توجه به اعمالی که انجام می دهند به طور صد درصد متناقض با تعالیم قرانی حرکت و انجام وظیفه می کنند، یعنی به طور آشکارا و کاملا نفاق گونه، فرامین و دستورات قرآن را زیر پا می گذارند. یکی از این افراد که خبط عظیمی را مرتکب شد، عبدالرحمن ابن ملجم مرادی بود که بنا بر نقل تواریخ، آن قدر شبانه روز را به عبادت و نماز خواندن و قرائت قرآن گذرانده بود که پیشانی اش پینه بسته و هر از چند گاهی مجبور به کندن و زدودن پینه ها از پیشانی خود می شد. اعمال و حرکات ابن ملجم مرادی نشانه های بسیار خوبی را برای آگاهان و افراد تیز بین می تواند داشته باشد. اما آنچه که بیش از حد مورد توجه واقع شده است افراط و تفریطی است که او در حرکات و سکنات خود روا می داشت. و همین امر نیز در آخرالامر او را به جایی کشاند که خلیفه و امام مسلمین را به شهادت رساند. با توجه به مسائل مطرح شده باید گفت، اینکه قاتلان امیرالمومنین جمع آورده شده و علی رغم اینکه این واقعه در گذشته رخ داده، اما به صورت استمراری و برای آینده به کار رفته است، یعنی جماعت قاتلان حضرت علی در همیشه تاریخ لعنت شده اند، نشان از وجود واقعیتی تلخ به نام تکرار تاریخ در تمامی لحظات و قرون و اعصار دارد. یعنی با توجه به صفاتی که در زمینه ضعف نفس و افراط و تفریط های ابن ملجم ذکر شده است، در تمامی زمان ها و ادوار هر کسی که پا را فراتر از حریم گذاشته و مرتکب همان اعمال و لغزش ها شود در گناه قاتلان امیرالمومنین شریک بوده و به نوعی با گفتن « اللهم العن قتله امیرالمومنین» در این شبها خود و اعمال خویش را به باد لعنت و نفرین الهی می سپارد.چرا که خود نیز در جرگه قاتلان امام اول شیعیان داخل و به حساب می آید.
حکومت امام علی (ع)، تجلی حکومت انسانی و معرف حقیقی روح عدالت و مساوات اسلام است و نگاه امام علی (ع) به سیاست، نگاهی توحیدی و الهی است...
از دیدگاه امام علی (ع)، جهاد با دشمنان و تأمین امنیت جامعه اسلامی، به سامان آوردن اوضاع اجتماعی و فرهنگی و تربیتی مردمان و رونق اقتصادی و آبادانی سرزمینها، غایت حکومت اسلامی به شمار میآید.
حضرت علی(ع) در بهرهگیری از بیتالمال مسلمانان بنا بر قانون، اهمیت بسزایی قایل بود و به کارگزارانش توصیه به بهرهگیری معقول و قانونی از بیتالمال میکرد و آنان را از خطرها و آفتهای قانونشکنی در بیتالمال، بر حذر میداشت.
سیاست اقتصادی علی (ع)، در همه اعصار و قرون، یکی از اصولیترین سیاستهای اقتصادی است، به گونهای که علی (ع) درباره استفاده غیرقانونی «عثمان بن عفان» و نزدیکان او از بیتالمال، میفرمایند:
«هنگامی که عثمان به خلافت قیام کرد، خویشاوندانش پا ایستادند و بیتالمال را مانند شتر مهار بریدهای که گیاهان بهاری را بچرد، خوردند و بر باد دادند».
و به خاطر همین اصل در بهرهگیری از اموال است که به مالک اشتر توصیه میکند که خود و نزدیکان او در استفاده از اموال عمومی، حریم قانون را حفظ کنند.
«بپرهیز از این که چیزی را به خود مخصوص داری که بهره همه مردم در آن (بیتالمال) یکسان است».
همچنین میفرماید: «والی، نزدیکان و خویشاوندانی دارد که خوی برتریجویی دارند و گردنفرازی ... ریشه ستم اینان را با بریدن اسباب آن درآور و به هیچ یک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به بخشش وامگذار».
و به کسانی که غیرمنتظره صاحب ثروت یا خانه و زمینی میشدند، دستور میداد به سرعت منبع درآمد او را جستوجو کنند و به این ترتیب، اگر کارگزاری به ناحق از بیتالمال سهم افزونتری برای خود میگرفت، با برخورد تند علی ـ علیهالسلام ـ روبهرو میشد.
علی (ع) نهایت توجه خود را در حفظ و حراست از بیتالمال و بهرهگیری درست از آن به کار میگرفت، تا آنجا که به کارگزارانش دستور میداد حتی در نوشتن نامهها از اسراف بپرهیزند.
سیره حکومت علوی (ع)، روشنترین تجلی حکومت انسانی و معرف حقیقی روح عدالت و مساوات اسلامی است.
بخششهای ناروای بیتالمال و تقسیم غیرعادلانه آن در حکومت علوی، مردود و مطرود است. سیاست علی ـ علیهالسلام ـ درباره بهرهگیری از بیتالمال و حفظ و حراست از اموال عمومی، تنها تئوری نیست که آن را بنویسیم و در کناری بگذاریم، بلکه دستورالعملی است برای کشورداری که باید همه کارگزاران آن را ملاک عمل خود قرار دهند، چراکه با رعایت این قبیل دستورالعملها، افراد بیخانمان و نیازمند، سامان میگیرند و عدالت اجتماعی، تحقق مییابد.
علی کسی بود که استاندارانی را که بنا بر روابط منصوب شده بودند، عزل کرد وکارگزاران شایستهای را برای انجام امور گماشت و بر پایه توانایی، مسئولیت به آنان میداد و در تأمین حقوق کارمندان و تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی ایشان به مالک اشتر چنین دستور میداد:
«به کارمندان حقوق فراوان بده، زیرا این کار، آنان را در اصلاح خویش تقویت میکند و به دنبال خیانت و رشوه میروند و از خیانت در اموالی که در اختیار آنهاست، بینیاز میسازد. به علاوه، چنانچه از دستور تو سرپیچی کردند و در امانت خیانت ورزیدند، حجت بر آنها تمام است و میتوانی متخلف را تنبیه کنی».
و در قبال مدیران ارشد نظام تأکید داشت تا همسطح قشر ضعیف جامعه باشند، چرا که:
«خداوند بر پیشوایان دادگر واجب گردانیده است که زندگی خود را با طبقه ضعیف تطبیق دهند که رنج فقر، مستمندان را ناراحت نکند».
عدالت هرچند شیرین است، اجرای آن سخت است. ایجاد حکومت عدل و عدالتپرور از آرزوهای دیرینه بشری بوده است که در هر زمانی، تحقق چنین حکومتی را در سر داشته و دارند، اما در عرصه عمل، جوامع دچار تنشها و تضادها و تبعیضهای ناروایی هستند که موجب ایجاد شکاف و گسست طبقات در جامعه میشود.
در حالی که گسترش عدل و عدالت در جامعه، همواره موجب امنیت و آسایش و حفظ جامعه از مفاسد اخلاقی و ناراحتیهای روحی و روانی است. هنگامی که مردم جامعه احساس کنند که امکان استفاده از بیتالمال و امکانات اقتصادی جامعه بنا بر سعی و تلاش صحیح و شایستهسالاری است، امید به زندگی و حرکت و رشد و توسعه در جامعه، افزونتر میشود و اگر مجری حکومت، گسترش عدل و عدالت را در جامعه، سرلوحه کار خویش قرار دهد و بخواهد دست طمعکاران و متجاوزان را از بیتالمال قطع کند، این امر برای عدهای که به سوءاستفاده از بیتالمال و دستاندازی به مال مردم و رفاه و خوشگذرانی و امتیازات طبقاتی دل خوش کردهاند، بسیار سخت و ناگوار خواهد آمد.
دوران حکومت علی(ع)، نمونه بارز برخورد و واکنش چنین خواصی است. در حالی که انگیزه علی(ع) در پذیرش حکومت، اصلاح وضع نابسامان جامعه و رفع تبعیض از عرصه اجتماع و گسترش عدالت اجتماعی در جامعه بود، با اقدام قاطعانه و بیعت و حمایت مردمی علی (ع) وارد عرصه عمل شد و در صحنه سیاست عدالتگستری و برنامههای اصلاحی او با دشمنیها و مخالفتها و کارشکنیهای فراوان در عرصه عمل روبهرو شد.
در حقیقت عملکرد علی (ع) برای اشراف و صاحبان زر و زور و تزویر قابل قبول نبود، اما علی (ع) در میان خواص و عوام بر پایه تکلیف الهی، مسیر عدالت را همواره کرد تا شهد شیرین «عدالت اجتماعی» را در جامعه گسترش دهد و در این راه، بدون هیچ بیم و هراسی به انجام تکلیف الهی و وظیفه حکومتی خود پرداخت و همین ایستادگی و مقاومت علی (ع) در برابر خواص بود که به قیمت جانش تمام و موجب شد مجری عدالت را در محراب عشق به شهادت رسانند و جماعتی را در سوگ شهید عدالت بنشانند.
غروب مولود کعبه در محراب مسجد کوفه، شهادت اسطوره ایمان و عشق و عدالت، مولای متقیان حضرت علی (ع) تسلیت باد.
بسم رب القرآن
انا انزلناه فی لیله القدر،و ما ادراک ما لیله القدر
و ما آن را در شب قدر نازل کردیم،و تو چه می دانی شب قدر چیست
براستی قدر شب قدر را چه کسی می فهمد
اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
اولین شب قدر
1- صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
2- صد مرتبه اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
3- بخواند دعاء یا ذَاالَّذى کانَ
یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ ثُمَّ یَبْقَى وَ یَفْنَى کُلُّ شَیْءٍ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ لاَ فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَى وَ لاَ فَوْقَهُنَّ وَ لاَ تَحْتَهُنَّ وَ لاَ بَیْنَهُنَّ إِلَهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لاَ یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهِ إِلاَّ أَنْتَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاَةً لاَ یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا إِلاَّ أَنْتَ
اى آنکه پیش از هر چیز بوده سپس هر چیز را آفرید و او باقى است و هر چیز فانى شود اى آنکه بمانند او چیزى نیست اى آنکه در آسمانهاى بلند و نه در زمینهاى پست و نه بالاى آنها و نه در زیر آنها و نه در میان آنها معبود به حقى که پرستش شود جز او نیست
حمد مر تر است آن سپاس که جز تو کس نتواند آن را شمرد پس درود فرست بر محمد (ص) و آل محمد درودى که جز تو کس نتواند آن را شمرد
4- بخواند : اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَفِى الْقَضاَّءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْرى وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا
خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمىو در آنچه جدا کنى از فرمان حکیمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى که برگشت وتغییر و تبدیلى ندارد که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه ) بنویسى آنان که حجشانمقبول و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار دهدر آنچه مقدر فرموده اى که عمر مرا طولانى کرده و روزیم را وسیع گردانىو درباره ام چنین و چنان کنى ...
التما س دعا
الهی ارحمنی ما لا طاقه و لا صبر لی علیه!
اللهم اشف کل مریض،اللهم رد کل غریب
موسسه اندیشه سبزان جوان (N.G.O)
کل بازدید :120697
موسسه اندیشه سبزان جوان یک سازمان غیر دولتی که از 10 آبان 1380 در منطقه 15 تهران فعالیت خود را آغاز نمود و تا به امروز نیز در زمینه های مختلف فرهنگی ، هنری ، اجنماعی ، آموزشی ، گردشگری ، میراث فرهنگی ، اشتغال و فقر زدایی ، امور خیریه ، مشاوره ، زیست محیطی ، غنی سازی اوقات فراغت کودکان و نوجوانان ، مذهبی ، ادبی ، ورزشی و.... فعالیت نموده است. این تشکل مجوز فعالیت خود را در مهر ماه سال 1381 از سازمان ملی جوانان در یافت نموده و در حال حاضر نیز در بیش از 10 منطقه تهران فعالیت می نماید. این موسسه توسط شورای مرکزی 7 نفره که هر دو سال یک بار توسط اعضای مجمع عمومی موسسه انتخاب می شود. محمد تمیزکار دبیر کل موسسه که سه دوره توسط شورای مرکزی موسسه انتخاب و سکاندار اندیشه سبزان جوان می باشد. شعار موسسه : هر جوانی می تواند آینده ایی درخشان داشته باشد.
اطلاعیه های موسسه
پیام های تبریک موسسه
پیام های تسلیت موسسه
تفالی بر حافظ شیرازی
اهل بیت (علیه السلام)
مطالب دینی
مطالب آموزنده
زمستان 1385
پاییز 1385